نوشته ها..

محیطی برای انتشار نوشته های من..

نوشته ها..

محیطی برای انتشار نوشته های من..

۱۱ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است

اجابت نزدیک

دوشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۴:۴۵ ب.ظ

حسین بر بام دعا ایستاده و

 قنوت جاودانگی گرفته است

از میان انگشتان او حیات می چکد

کافیست دهان تشنه را به ضریح دستانش گره بزنی!

اجابت نزدیک است..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۷ ، ۱۶:۴۵
انجم شعاع

دین سیاسی

دوشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۳:۴۰ ب.ظ

بزرگترین شادی و غم، در اسلام اتفاقات سیاسی است.

غدیر آغاز حرکت امامت و عاشورا تکامل این پیکره است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۷ ، ۱۵:۴۰
انجم شعاع

غیرت کربلایی

دوشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۲:۳۴ ب.ظ

کربلا درس برای خانواده هم دارد..

زیرا حسین(ع) با خانواده آمد به کربلا..

غیرت حسین(ع) نسبت به اهل و عیالش همه جای عاشورا وجود دارد..

حتی وقتی کنار پیکر پاک علی اکبر بود؛ اول زینب را به خیمه برگرداند..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۷ ، ۱۴:۳۴
انجم شعاع

استاد کربلا

دوشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۱:۳۲ ب.ظ
استاد یکی از کلاس های  مدرسه ی کربلا؛ زینب(س) است..
زیببی که در تمام عمرش دست از آرمانش بر نداشت..
آرمان زینب تکمیل عاشورا بود..
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود..
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۷ ، ۱۳:۳۲
انجم شعاع

طرّماح

دوشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۷، ۱۲:۲۰ ب.ظ

حب امام داشت..

حب دنیا هم داشت..

جاماند.!

چون فقط امام  را دوست نداشت..

عاشورایی ها فقط امام را دوست داشتند..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۷ ، ۱۲:۲۰
انجم شعاع

جوان علی

دوشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۵۰ ق.ظ

حسین(ع) فرزند جوانش را اولین نفر روانه میدان کرد..

تا به همه بفهاند؛ فرمانده امیدش به سربازان جوانش بود..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۷ ، ۱۰:۵۰
انجم شعاع

ام وهب

دوشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۴۷ ق.ظ

پسرش را آورده بود تا فدای حسین کند.

حتی سرِ صدقه ی در راه حسین را پس نگرفت.

پیکار بر او واجب نبود ولی مردانه از امام دفاع کرد و زنده برنگشت..


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۷ ، ۰۹:۴۷
انجم شعاع

اکسیژن پاک

دوشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۷، ۱۲:۲۲ ق.ظ

در مسیر پیاده روی؛ جلوی در موکب روی ویلچر نشسته بود.

چند دقیقه ای یک بار ماسک اکسیژنش را از روی صورتش پایین می آورد و یک نفس عمیق می کشید.

دوباره با شروع سرفه های شدید ماسک را روی صورتش می گذاشت.

سهمش از این اقیانوس مواج، فقط نفس کشیدن در ساحل آرامش بود..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۷ ، ۰۰:۲۲
انجم شعاع

تبلیغ نوین

يكشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۷، ۱۱:۱۵ ب.ظ

هدف اولیه ام خدمت بود نه زیارت..هر صبح از دور سلام میدهم و شب اول از داخل صحن عرض ادب نمودم و انشالله شب آخر به نیت مادرم زیارت وداع بخوانم.

یکی از کارهای روزانه ام خدمت به زائرانی است  که گاهی برای پیدا کردن سرویس های بهداشتی کلی دور خود می چرخند..

روز اول تمام سرویس های بهداشتی اطراف حرم را پیدا کردم و نزدیک ترین و خلوت ترین راه را در جواب سوال زائری که در تلاش بود خودش را به نماز جماعت حضرت امیر برساند، پیشنهاد میدادم..

حتی میدانم در کدام ساعت از روز حمام ها خلوت تر است.این را وقتی به جوان تبریزی که حوله اش روی دوشش بود گفتم، نیم ساعت با دوستانش کنارم ایستاد و سوالاتش را پرسید تا ساعت خلوتی حمام آغاز شود..

خب این هم روشی بود برای تبلیغ در صحن حضرت زهرا (سلام الله علیها) که بیشتر افراد برای رفع خستگی و استراحت آنجا آمده بودند..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۷ ، ۲۳:۱۵
انجم شعاع

کامیون پر از خادم

يكشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۰۸ ب.ظ

صبح زود از مرز رد شدیم.منتظر بودم بعد از بیداری کامل در یک شب، با نشستن در اتوبوسی که وعده داده شده بود؛ آن طرف منتظرمان است؛ قدری استراحت کنم.

وقتی جمعیت صد نفره را جلوی کامیون حمل گوشت نگه داشتند اولین نفر که سوار شد همان روحانی مداحی بود که با دم یاعلی گرفتنش نمی گذاشت کسی به بالا پایین پریدن کامیون در چاله ها دقت کند.

همه سوار شدیم.عده ای وسط ایستاده اند و متوسل شده اند به زنجیرهای که مثل بند رخت در وسط وصل شده اند  تا  خادمینی را  که کوله پشتی روی پاهایشان بالش خوابشان شده ، کف کامیون له نکنند..

وقتی چاله یا دست انداز بزرگ باشد صدای یاعلی بلندتر از قبل می شود.برای همین مداح گر گرفت و به قدری داد زد که صدایش همان اول راه گرفت، شاید هم بخاطر آن گردو خاک هایی بود که کل گاری کامیون سربسته کامیون را پر کرده است.

خدا را شکر این وضعیت یک ساعت بیشتر طول نکشید و سوار ون هایی شدیم که در یکی از شهرهای مرزی منتظر ما بودند.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۷ ، ۲۲:۰۸
انجم شعاع